شورش عشق تو در هیچ سری نیست که نیست منظر روی تو زیب نظری نیست که نیست
نه همین از غم او سینۀ ما صد چاک است داغ او لاله صفت بر جگری نیست که نیست
موسیئی نیست که دعوی انا الحق شنود ورنه این زمزمه اندر شجری نیست که نیست
چشم ما دیدۀ خفاش بود ورنه تو را پرتو حسن به دیوار و دری نیست که نیست
گوش اسرار شنو نیست و گرنه اسرار برش از عالم معنا خبری نیست که نیست
حکیم الهی، حاج ملا هادی سبزواری متخلص به اسرار
نظرات شما عزیزان: